حقیقت جو

در محور توحید گفتن و نوشتن و خواندن

حقیقت جو

در محور توحید گفتن و نوشتن و خواندن

۲۶
فروردين

📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده 


👈 #عذاب_معنوی

گویند در بنی اسرائیل، مردی بود که می گفت: من در همه عمر، خدا را نافرمانی کرده ام و بس گناه و معصیت که از من سر زده است؛ اما تاکنون زیانی و کیفری ندیده ام. اگر گناه، جزا دارد و گناهکار باید کیفر بیند، پس چرا ما را کیفری و عذابی نمی رسد!؟ 

در همان روزها، پیامبر قوم بنی اسرائیل، نزد آن مرد آمد و گفت: خداوند، می فرماید که ما تو را عذاب های بسیار کرده ایم و تو خود نمی دانی!

آیا تو را از شیرینی عبادت خود، محروم نکرده ایم؟ آیا در مناجات را بر روی تو نبسته ایم؟ آیا امید به زندگی خوش در آخرت را از تو نگرفته ایم؟ عذابی بزرگ تر و سهمگین تر از این می خواهی؟  

📚نفحات_الانس

┈┈•✾🌿🌺🌿✾•

  • مهدی آقابزرگی شاره
۲۳
فروردين

آیت الله بهجت می فرمود:

تکان می خوری بگو یا صاحب الزمان، 
می نشینی بگو یا صاحب الزمان،
برمی خیزی بگو یاصاحب الزمان
صبح که ازخواب بیدار میشوی مؤدب بایست، صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن وبگو آقا جان دستم به دامنت،
خودت یاریم کن، شب که می خواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو   السلام علیک یا صاحب الزمان بعد بخواب، شب و روز را به یاد محبوب سر کن. اگر اینطور شد شیطان دیگر در زندگی توجایگاهی نداره، دیگر
نمی توانی گناه کنی، دیگرتمام وقت بیمه امام زمانی...
وخود امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده است که: درحیرت دوران غیبت فقط کسانی بردین خود ثابت می مانند که 
با روح یقین مباشر وبامولا و صاحب خود مأنوس باشند.
🍁اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفرج 🍁

  • مهدی آقابزرگی شاره
۲۳
فروردين

 

 

 

 

 

وسعت جهان، عظمت خداى بى کران

اگر با سرعت نور حرکت کنیم...
( سرعت نور در هر ثانیه سیصد 
هزار کیلومتر است . )
۱ ثانیه بعد به ماه می‌رسیم ؛ ۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه بعد به خورشید می‌رسیم؛ ۲۰۰۰ سال زمان لازم است تا از کهکشان راه شیری خارج شویم ؛

و ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار سال طول می‌کشد تا به «آندرومیدا» ، نزدیک ترین کهکشان مارپیچی به راه شیری برسیم !!
آیا ما در این عالم تنها هستیم ؟؟؟
( ألم یعلم بأن الله یرى_آیا انسان نمى داند که خدا مى بیند) 

  • مهدی آقابزرگی شاره
۲۰
فروردين

شعری که ایت الله بهجت(ره) در اواخر عمرشان زمزمه میکردند....

با کدام آبرو، روز شمارش باشیم؟
عصرها منتظر صبح بهارش باشیم؟
سال ها منتظر سیصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...
گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد
مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم
سال ها در پی کار دل ما افتاده
یادمان رفت کمی در پی کارش باشیم
ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش
حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم...

🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸

 

  • مهدی آقابزرگی شاره
۱۹
فروردين

اهل دلی میگفت : 
 
تاریخ تولدت مهم نیست، 
تاریخ تحولت مهمه. 

اهل کجا بودنت مهم نیست، 
اهل و بجا بودنت مهمه. 

منطقه زندگیت مهم نیست،
منطق زندگیت مهمه. 

درود برکسانی که

دعا دارندو ادعا ندارند
نیایش دارند و نمایش ندارند.

حیا دارند و ریا ندارند.
رسم دارند و اسم ندارند

اصول زندگی

١-چه دلمون بخواد چه نخواد، خدا یه وقتایی دلش نمیخوادما چیزی که دلمون میخواد رو داشته باشیم...

٢-هیچوقت خودتو صد در صد خرج کسی نکن...

٣-هرجا دلت شکست، خودت تیکه هاشو جمع کن! تا هر کسی منت دستای زخمیشو سرت نذاره...

٤-تنهاییت را پیش فروش نکن!
فصلش که برسد، به قیمت میخرند...

٥-این خیلی مهمه که وقتی از زندگی کسی رد میشی،رد پای قشنگی از خودت به یادگار بذاری...

٦-"دوستت دارم" حرف ساده ایست، هم گفتنش آسان است، هم شنیدنش... اما... 
فهمش ساده ترین دشوار دنیاست...

7-همیشه آنقدر خوب باش که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران، گرفتن خودت از آنها باشد!

  • مهدی آقابزرگی شاره
۱۸
فروردين

✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
✨خدای خوش حساب✨

شخصی را قرض بسیار آمده بود. 
تاجری کریم را در بازار به او نشان دادند که احسان می کند.

آن شخص، تاجر سخاوتمند را در بازار یافت و دید که به معامله مشغول است و بر سر ریالی چانه می زند، آن صحنه را دید پشیمان شد و بازگشت.
***
تو را که این همه گفت وگو ست بر دَرمی،
چگونه از تو توقع کند کسی کَرمی؟
***
تاجر چشمش به او افتاد و فهمید که برای حاجت کاری آمده است پس به دنبال او رفت و گفت با من کاری داشتی؟

شخص گفت: برای هر چه آمده بودم بیفایده بود. تاجر فهمید که برای پول آمده است. 
تاجر به غلامش اشاره کرد و کیسه ای سکه زر به او داد. 

آن شخص تعجب کرد و گفت:
آن چانه زدن با آن تاجر چه بود و این بذل و بخششت چه؟ 

تاجر  گفت:
آن معامله با یک تاجر بود ولی این معامله با خدا...!
در کار خیر طرف حسابم با خداست او خیلی خوش حساب است. 

  • مهدی آقابزرگی شاره
۱۸
فروردين

 

✍چهارتا ذکر قرآنی آرامش بخش که توی زندگی معجزه ها میکنه:

✨حسبنا الله و نعم الوکیل (برای وقتایی که ترس و اضطراب داری)آل عمران :173

✨لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین (وقتی خیلی ناراحتی و دلت گرفته)انبیاء : 87

✨افوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد (برا وقتایی که میخوای خدا مکر و حیله دیگران رو در حق تو خنثی کنه)غافر : 44
✨ماشاالله لا قوة الا بالله (برا وقتایی که طالب زیبایی در دنیا هستی)کهف : ٣٩

🌷توی خونه زیاد صلوات بفرستیم ،صلوات زیاد باعث آرامش در خانه می شود.چون ان الله وملائکته یصلون علی النبی... احزاب : 56

✨🍃🌸🍃✨

  • مهدی آقابزرگی شاره
۱۸
فروردين

🌺مخالفت با نفس

❇️مرد کافری روزها به بازار بغداد می آمد، مردم گرد او جمع می شدند و او به آنها خبر می داد از آنچه در منزل داشتند یا در نیت خود می گرفتند..این جریان را به امام موسی بن جعفر(ع) عرض کردند، حضرت با وضع ناشناسی به آن محل حاضر شد..
به یکی از همراهان خود فرمود: چیزی در نیت بگیر، و بعد از آن کافر پرسید؟ مرد کافر از آنچه او در نظر گرفته بود خبر داد.
🔸حضرت موسی بن جعفر(ع) او را به کناری برده فرمود: به واسطه چه عملی این مقام را پیدا کردی با این که این کار از مقام پیامبران است؟
🔹گفت: به این درجه نرسیدم مگر به واسطه مخالفت با خواهش نفس، حضرت فرمود: اسلام را بر نفس خود عرضه بدار ببین چگونه می یابی آن را؟ عرض کرد: نفسم راضی به اسلام آوردن نیست!
🔸حضرت فرمود: مگر نه این است که به این مقام در اثر مخالفت نفس رسیده ای پس اکنون با آن مخالفت کن؟! مرد کافر، مقداری فکر کرد و بعد ایمان آورد، ایمانش نیکو شد، پس از این جریان گاه گاه به مجلس حضرت موسی بن جعفر(ع) حاضر می شد.
🔹روزی یک نفر درخواست کرد، از نیتش خبر دهد، هر چه فکر نمود چیزی نتوانست بگوید، آنگاه عرض کرد: من وقتی کافر بودم از امور پنهان اطلاع داشتم ولی حالا که مسلمانم چرا نمی توانم؟
🔸حضرت فرمود: خداوند عمل هیچ بشری را بی پاداش نمی گذارد، چون تو در آن موقع مخالفت با نفس می کردی خداوند جزای آن را در دنیا داد؛تو را قدرت اطلاع بر اسرار پنهان مردم عنایت کرد، زیرا کافر در آخرت بهره ای ندارد، اکنون که اسلام آوردی خداوند پاداش آن را ذخیره برای آخرتت کرده و جزای دنیا را قطع نموده است.

┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈

  • مهدی آقابزرگی شاره
۱۸
فروردين

🌸🍃🌸🍃

پادشاهی دستور داد، جاسوسانی به شهری سفر کنند و میزانِ رشادت و جنگجوییِ آن‌ها را بررسی کنند تا شاه در حمله به آن شهر، تصمیم بگیرد. 

گروهِ جاسوسان به شهر آمدند. سردسته‌ی جاسوسان در شهر ساعتی چرخی زد و دید که جوانی تاری در دست گرفته، می‌نوازد و می‌گرید و می‌خواند، و می‌گوید: «ای یار سال‌هاست منتظرم چرا نمی‌آیی؟ کارم از دعا و گریه گذشته است بر حالِ زارِ من ترحّمی نما!»

سردسته‌ی جاسوسان فرمان داد، گروهش دست از تحقیق بردارند و گفت: بیایید برگردیم. گروه گفتند: ما باید یک ماهی بمانیم و اخباری جمع کنیم.

سرگروه گفت: دستور را اجرا کنید! بر می‌گردیم؛ آن‌چه لازم بود من یافتم. این شهر پر از جوانانِ تنبل و بی‌اراده‌ای است که به جای جنگ و نبرد، برای به دست آوردن و رسیدن به معشوق، در گوشه‌ای نشسته و از تنبلی و کسالت اشک می‌ریزند.

من یقین دارم اگر به این شهر حمله کنیم، آنان به جای دفاع و تلاش در گوشه‌ای نشسته و فقط دعا خواهند کرد؛ دعایی که آخرش پیروزی ما بر این قومِ تنبل و تن‌پرور است.

و الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ (69 - عنکبوت)
و آنان‌که در (راه) ما (به جان و مال) جَهد و کوشش کردند، قطعاً آن‌ها را به راه‌هایِ (معرفت و لطف) خویش هدایت می‌کنیم، و همیشه خدا یارِ نیکوکاران است.

 إلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ (10 - فاطر)
وکلمهِ طیّب به سوی او بالا می‌رود و عملِ صالح آن را در بالاتر رفتن، مدد می‌رساند.

  • مهدی آقابزرگی شاره
۱۲
فروردين

حکمت چند ضرب المثل قدیمی:
درزمان قدیم که یخچال نبود، خنک‌ترین آب قنات در تهران، قناتى بود که بعدها زندان قصر در آن  ساخته و بنا شد. بعد از آن، هرکس به زندان می‌افتاد، می‌گفتند رفته آب خنک بخوره.
و این اصطلاح بعدها شامل همه زندانی‌هایی شد که به زندان می‌افتاد

⬜️ قدیما که تهرانیها با ماشین دودی میرفتن زیارت شاه عبدالعظیم
پول رفت و برگشت ماشین رو باید اول میداد
برای همین اهالی شهر ری که مطمئن بودن اینا چون پول بلیط رو قبلا دادن حتما برمیگردن خونه هاشون, الکی تعارف میکردن که تو رو خدا شب پیش ما باشین!!!

از اونجا تعارف شاه عبدالعظیمی ضرب المثل شد...
 
⬜️ جامهای شراب در قدیم دارای هفت خط بودند و هرکس بنا بر ظرفیتش تا یک خط خاص میتوانست شراب بنوشد.
این خطها عبارت بودند از 
۱-مزور
۲-فرودینه
۳-اشک
۴-ازرق
 ۵-بصره
۶-بغداد
۷-جور.
هرکس شراب خوار قهاری بود و میتوانست تا خط هفتم شراب بخورد به هفت خط معروف میشد.
بعضی مواقع شخصی برای خودنمایی تقاضای پر کردن جام تا خط هفتم میکرد ولی نمیتوانست همه شراب را بنوشد.در اینجا دوستانش برای حفظ آبروی او تا خط جور ,شراب او را سر میکشیدند و اصطلاح جور کسی را کشیدن از اینجا ضرب المثل گردید

  اصطلاح "بوق سگ" چیست؟ اینکه گفته می شود از صبح تا بوق سگ سر کارم!!

در قدیم بازارها دارای چهار مدخل بودند که شبانگاهان انان را با درهای بزرگ می بستنذ. وتمامی دکانها نیز به همین طریق قفل می شدند .از انجا که همیشه احتمال خطر میرفت،نگهبانانی نیز شب در بازار پاسبانی میدادند. به دلیل اینکه نمی توانستندتمامی بازار را کنترل کنند ، سگهای وحشی به همراه داشتند که به جز خودشان به ** دیگری رحم نمی کردند. پاسبانان شب، در ساعت معینی از شب، در بوق بزرگی که ازشاخ قوچ بود ، با فاصله زمان معینی می دمیدند . بدین معنا که عنقریب سگها را دربازار رها خواهیم کرد . دکانداران نیز سریع محل کسب خود را ترک کرده وبه مشتریان خود میگفتند دیر وقت است وبوق سگ را نواختند. از ان زمان بوق سگ اصطلاح دیر بودن معنا گرفته !

 به مختارالسلطنه گفتند که ماست در تهران خیلی گران شده است. فرمان داد تا ارزان کنند. پس از چندی ناشناس به یکی از دکان‌های شهر سر زد و ماست خواست.

ماست فروش که او را نشناخته بود پرسید : چه جور ماستی می‌خواهی ؟ ماست خوب یا ماست مختارالسلطنه !

وی شگفت‌زده از این دو گونه ماست پرسید.

ماست فروش گفت: ماست خوب همان است که از شیر می‌گیرند و بدون آب است و با بهای دلخواه می‌فروشیم. ماست مختارالسلطنه همین تغار دوغ است که در جلوی دکان می‌بینی که یک سوم آن ماست و دو سوم دیگر آن آب است و به بهایی که مختارالسلطنه گفته می‌فروشیم. تو از کدام می‌خواهی؟!

مختارالسلطنه دستور داد ماست فروش را جلوی دکانش وارونه از درختی آویزان کرده و بند تنبانش را دور کمر سفت ببندند. سپس تغار دوغ را از بالا در لنگه‌های تنبانش بریزند و آنقدر آویزان نگهش دارند تا همه آب‌هایی که به ماست افزوده از تنبان بیرون بچکد!

چون دیگر فروشنده‌ها از این داستان آگاه شدند، همگی ماست‌ها را کیسه کردند!!!
وقتى میگن فلانى ماستشو کیسه کرده یعنى این...
اگه جالب بود کپى کنید برایه دوستانتون تا اونها هم لذت ببرن...

  • مهدی آقابزرگی شاره