حقیقت جو

در محور توحید گفتن و نوشتن و خواندن

حقیقت جو

در محور توحید گفتن و نوشتن و خواندن

۱۹ مطلب با موضوع «مدارا با مردم» ثبت شده است

۰۱
خرداد

تئوری سوسک!!

داستانی در این رابطه وجود دارد
که منسوب به "ساندار پیچای" است.
"ساندار پیچای"،یک مهندس و مدیر
اجرایی هندی تبار در حوزه فناوری
اطلاعات است که از دهم آگوست ۲۰۱۵
به عنوان مدیر عامل اجرایی شرکت
"گوگل"انتخاب شد.
این داستان را "ساندار" در سخرانی
خود در گوگل بیان کرده است و
"تئوری سوسک در توسعه شخصی"
از آن نشأت می گیرد:

در یک رستوران،یک "سوسک"
ناگهان از جایی پر میزند و بر روی
یک خانم می نشیند.
آن خانم از روی ترس شروع به فریاد
میکند.
وحشت زده بلند میشود و سعی ‌میکند
با پریدن و تکان دادن دست هایش،
"سوسک" را از خود دور کند.
واکنش او مُسری بود و افراد دیگری هم
که سر همان میز بودند وحشت زده
میشوند.
بالاخره آن خانم موفق می شود
سوسک را از خود دور کند.
"سوسک" پر میزند و روی خانم دیگری
نزدیکی او می نشیند.
این بار نوبت او و افراد نزدیکش میشودکه همین حرکت ها را تکرار کنند!
"پیشخدمت" به سمت آنها می‌دود تا کمک کند.
در اثر واکنش های خانم دوم،این بار ًسوسک" پر میزند و روی"پیشخدمت"می نشیند.
پیشخدمت محکم می ایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه میکند.زمانی که مطمئن میشود،"سوسک" را با انگشتانش میگیرد و به خارج
رستوران پرت میکند.

در حالی‌که قهوه‌ام را مزه مزه
میکردم، شاهد این جریان بودم 
و ذهنم درگیر این موضوع شد.
آیا "سوسک" باعث این رفتارِ
"هیستریک" شده بود؟
اگر اینطور بود، چرا "پیشخدمت" دچار
این رفتار نشد؟
چرا او تقریباً به شکل ایده آلی این مسئله را حل کرد،بدون اینکه آشفتگی ایجاد کند؟

این "سوسک" نبود که باعث این نا آرامی و ناراحتی خانم ها شده بود،
بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد
با "سوسک" موجب ناراحتیشان
شده بود.

من فهمیدم این فریاد پدرم،همسرم
یا مدیرم بر سر من نیست که موجب
ناراحتی من می شود،بلکه ناتوانی من
در برخورد با این مسائل است که من
را ناراحت میکند.

این ترافیک بزرگراه نیست که من
را ناراحت میکند، این ناتوانی من در
برخورد با این پدیده ‌است که موجب
ناراحتیم میشود.

من فهمیدم در زندگی نباید"واکنش"
نشان داد،بلکه باید "پاسخ" داد.
آن خانم‌ها به اتفاق رخ داده "واکنش"
نشان دادند،در حالیکه "پیشخدمت"،
"پاسخ" داد.
"واکنش" ها همیشه غریزی هستند
در حالی‌که "پاسخ" ها همراه با تفکرند!

این مفهوم مهمی در فهم زندگی
است.
آدمی که خوشحال است به این
خاطر نیست که همه چیز در زندگیش
درست است؛
او به این خاطر خوشحال است که
"دیدگاهش" نسبت به مسائل درست
است....!!

  • مهدی آقابزرگی شاره
۲۱
ارديبهشت

خیر دنیا و آخرت چگونه بدست می آید؟ 

شرح حدیث از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای (مدظله العالی)

عن الصادق جعفر بن محمد« علیهما السلام»، عن ابیه، عن جدّه«علیهم السلام» قال: کَتَبَ رجلٌ الی الحسین بن علیٍّ«علیه السلام»: یا سیدی! اخبِرنی بِخَیر الدُّنیا و الاخره. فَکَتب الیه، بسم الله الرحمن الرحیم امّا بَعد فانّه مَن طَلب رِضَا اللهِ بِسَخَط الناس کَفاهُ اللهُ امورَ الناس وَ مَن طَلب رضا الناس بسَخَطِ الله وَ کَلَه اللهُ الی الناس. " امالی، ص 268"

 (مردی ) خیر دنیا و آخرت را از (امام حسین علیه السلام) می پرسد.( مقصودش این است که خیر دنیا و آخرت چگونه بدست می آید؟) ... حضرت هم دو کلمه به او جواب دادند: هر کسی که در یک جایی امرش دائر شد بین این که رضای الهی را بدست بیاورد یا رضای مردم را، در حالی که این دو تا با هم تعارض و تنافی داشته باشند.

🔴↩️ اگر این کار را انجام بدهد، این حرف را بزند، خدا را راضی می کند اما مردم را ناراضی می کند. هر کسی که در یک چنین موردی رضای الهی را طلب کند و ترجیح بدهد، یعنی سَخَط و خشم و نارضاییِ مردم را به جان بخرد برای خاطر رضای الهی، کَفاهُ اللهُ امورَ الناس، خدا، خودش مشکلِ او را با مردم حل خواهد کرد. نگران نباش که اگر تکلیف را انجام دادی، این حرف را زدی، این اقدام را کردی،چهار نفر از تو ناراضی می شوند. نگران نباش! دلهای مردم دست خداست.

🔴↩️ اگر خدای متعال اراده کند که دلِ مردم را در یک چنین موردی به سمت این انسانی که رضای الهی را بر رضای مردم ترجیح داده، جلب بکند،این کار را خواهد کرد.این یک طرف قضیه است.حال، عکسش: وَ مَن طَلب رضا الناس بسَخَطِ الله، اگر همین شخص، خشنود کردن مردم را با به سخط آوردن پروردگار برگزید، و دستور الهی را عمل نکرد، وَ کَلَه اللهُ الی الناس، خدا کار او را بدست مردم می سپارد.یعنی رها می کند او را، خدا برای تو کاری نخواهد کرد.

[ شرح حدیث از امام خامنه ای ، مدظله العالی  21/11/1393 ]

        ❤️ #مقام_معظم_رهبری ❤️

💢 #درس_اخلاق   💢 #خیردنیا_و_آخرت

🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
✨✨✨✨✨

  • مهدی آقابزرگی شاره
۲۰
ارديبهشت


🔴روان‌شناسی فرومایگان در کلام امیرمؤمنان

🔹فرومایگی و پستی یکی از رذایل اخلاقی است که در برخی از انسان‌ها وجود دارد. این رذیله ممکن است ریشه‌های تربیتی و ژنتیکی هم داشته باشد، اما بیشتر محصول رفتارهای اختیاری خود فرد است. 
🔹این صفت حتی ممکن است در میان افرادی که به دلیل ثروت، قدرت،‌ شهرت یا علم، از موقعیت‌های بالای اجتماعی هم برخوردارند، نمود داشته باشد.
🔹جا دارد که این صفت از ابعاد مختلف مورد تحلیل روان‌شناسان و عالمان اخلاق قرار گیرد. 
🔹در متون دینی ما، ده‌ها روایت دربارة شاخصه‌های فرومایگی و خصلت‌های فرومایگان وارد شده است.
🔹از مهم‌ترین شاخصه‌های فرومایگی و خصلت‌های فرومایگان می‌توان به موارد زیر، که همگی در سخنان امیرمؤمنان وارد شده است، اشاره کرد:
1.فریب‌کاری و مکاری (در عالم سیاست، اقتصاد، اجتماع یا روابط فردی)؛ (فَإِنَّهَا (=الْخَدِیعَةَ) مِنْ خُلُقِ اللَّئِیم)؛
2.توجه بیشتر مردم به او موجب قساوت بیشترش می‌شود؛ (اللَّئِیمُ یَقْسُو إِذَا أُلْطِفَ) 
3.افتخار او به ملک و موقعیت‌های مادی‌اش است؛ (اللَّئِیمُ یَفْتَخِرُ بِمِلْکِهِ‏) 
4.اهل جوانمردی نیست؛ (اللَّئِیمُ لَا مُرُوَّةَ لَهُ)
5.روحیه طلبکارانه از دیگران دارد؛ (اللَّئِیمُ یَرَى سَوَالِفَ إِحْسَانِهِ دَیْناً لَهُ یَقْتَضِیهِ) 
6.بر دیگران منت‌ می‌گذارد (اللَّئِیمُ مَنْ کَثُرَ امْتِنَانُهُ) 
7.حیا و عفت ندارد؛ (اللَّئِیمُ‏ لَا یَسْتَحْیِی)
8.بدزبان  است و بی‌وفا (اللَّئِیمُ‏ إِذَا قَدَرَ أَفْحَشَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ) 
9.خدمت‌های دیگران به خود را انکار می‌کند (اللَّئِیمُ‏ إِذَا أُعْطِیَ جَحَدَ)
10.به جایگاه بالاتری که می‌رسد، حالاتش دگرگون می‌شود (اللَّئِیمُ‏ إِذَا بَلَغَ فَوْقَ مِقْدَارِهِ تَنَکَّرَتْ أَحْوَالُهُ) 
11.امید خیر از او نمی‌رود و از شرش درامان نیستند (اللَّئِیمُ‏ لَا یُرْجَى خَیْرُهُ وَ لَا یُسْلَمُ مِنْ شَرِّهِ) 
12.با آزادگان دشمنی می‌ورزد (اللَّئِیمُ‏ یُعَادِی الْأَحْرَارَ)
13.آبروی خود را فدای موقعیت‌های مادی و دنیوی‌اش می‌کند (اللَّئِیمُ‏ مَنْ صَانَ مَالَهُ بِعِرْضِهِ) 
14.قابل اعتماد نیست؛ (إِیَّاکَ أَنْ تَعْتَمِدَ عَلَى اللَّئِیمِ‏ فَإِنَّهُ یَخْذُلُ مَنِ اعْتَمَدَ عَلَیْهِ)
15.به هنگام قدرت، معایب او نمایان می‌شود (دَوْلَةُ اللَّئِیمِ‏ تُظْهِرُ مَعَایِبَهُ)
16.به میزانی که جایگاه او بالاتر می‌رود، مردم را کوچک می‌بیند (کُلَّمَا ارْتَفَعَتْ رُتْبَةُ اللَّئِیمِ‏ نَقَصَ النَّاسُ عِنْدَهُ)؛ 
17.وعده‌های او امروز و فردا کردن و بهانه‌جویی است (وَعْدُ اللَّئِیمِ‏ تَسْوِیفٌ وَ تَعْطِیلٌ)؛ 
18.بدرفتار، بداخلاق و بخیل است (یُسْتَدَلُّ عَلَى اللَّئِیمِ‏ بِسُوءِ الْفِعْلِ وَ قُبْحِ الْخُلُقِ وَ ذَمِیمِ الْبُخْلِ)
19.پیروزی او، موجب سربزرگی و طغیان می‌شود (ظَفَرُ اللِّئَامِ تَجَبُّرٌ وَ طُغْیَانٌ)؛ 
20.سنگدل و بی‌رحم است (مِنَ اللِّئَامِ تَکُونُ الْقَسْوَةُ) 
✍️احمدحسین شریفی(تشکر از نویسنده) 

  • مهدی آقابزرگی شاره
۱۷
ارديبهشت


🌹صفت زشت تکبر🌹


 امام صادق علیه السلام: ما من رَجُلٍ تَکبّرَ أَو تَجبَّرَ الّا لذلَّةٍ یَجدُها فی نَفسِهِ؛
هیچ مردی نیست که تکبر بورزد یا خود خواه باشد، مگر بخاطر ذلتی که در نفس خود می یابد.[وسایل الشیعه جلد 15 صفحه 380]

برخی از انسانها صفت خودخواهی در آنان وجود دارد و بسیار شدید است اما خود به این امر دقت ندارند
                ⤵️مثلا:⤵️
·  بیرون شهر می رود و کباب درست میکند، در حالی که بوی کباب به مشام همه میرسد و بسیاری نمی توانند کباب تهیه کنند
·  در خیابان با همسر و فرزندش راه می رود و بستنی می خورد در صورتی که شاید بچه ای ببیند و پدرش نتواند برای او بخرد
·  درخانه اش کارگر ، کار میکند ؛ خودش و خانواده اش غذای مفصل می خورند و به او غذای ساده می دهند
·   مغازه اش آتش گرفته ؛ می گوید کاش مغازه دیگران میسوخت و مغازه ام سالم می ماند
·  صبح 10 دقیقه دیر بیدار شده ، و سرویس مدرسه رفته؛ آرزو می کند کاش سرویس خراب شده باشد و 10 دقیقه دیرتر راه افتاده باشد (به ضرر دیگران راضی می شود ، چون کار خودش راه بیفتد)
·   کتاب خوبی پیدا کرده ؛ به هیچ کس نمی گوید چنین کتابی وجود دارد ؛ می خواهد فقط خودش داشته باشد
·  حدیث زیبایی دیده ؛ به هیچ کس نمی گوید ؛ می گوید فقط خودم و......

🍃🍃🍃👌👌👌🍃🍃🍃

  • مهدی آقابزرگی شاره
۱۳
ارديبهشت

✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
✨معلم جایگزین ✨

در یکی از مدارس، معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد. این معلم جایگزین در یکی از کلاسها سوالی از دانش آموزی کرد که او نتوانست جواب دهد، بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن و او را مسخره می کردند. 

معلّم متوجّه شد که این دانش آموز از اعتماد بنفس پایینی برخوردار است و همواره توسّط هم کلاسی هایش مورد تمسخر قرار می گیرد.

زنگ آخر فرا رسید و وقتی  دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلّم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگه ای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچ کس در مورد این موضوع صحبت نکند. 

در روز دوم معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچّه ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد. 
هیچ کدام از دانش آموزان نتوانسته بود حفظ کند. 

تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچّه ها بود.

 بچّه ها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. 
معلّم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. 
در طول این یک ماه، معلّم جدید هر روز همین کار را تکرار می کرد و از بچّه ها می خواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبّت قرار می داد. 

کم کم نگاه همکلاسی ها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. 
دیگر کسی او را مسخره نمی کرد.

 آن دانش آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر  آن شخصی که همواره معلّم سابقش "خِنگ " می نامید، نیست. پس دانش آموز تمام تلاش خود را می کرد که همواره آن احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند. 

آن سال با معدّلی خوب قبول شد.
به کلاس های بالاتر رفت. 
در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد. 

مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر پیوند کبد جهان است.

این قصه را دکتر (ملک حسینی ) در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلّم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود، در صفحه اینستاگرامش نوشته .

انسان ها دو نوعند: نوع اوّل کلید خیر هستند. دستت را می گیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن می دهند نوع دوم انسان هایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل می کنند.

این دانش آموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسان ها بشود که به یاری خداوند در مسیر درست قرار گرفت. (و قولوا للناس حسنا ) 

  • مهدی آقابزرگی شاره
۰۲
ارديبهشت


🔻خدا می بیند ...:🔻
‌✨﷽✨

📛مسخره کردن ظاهر دیگران ، یعنی
 مسخره کردن خدا (نعوذبالله)

❌به شخصی گفتند تو چقدر بدقیافه ای.
👌 لبخندی زد و گفت :از نقش ایراد
 می‌گیری یا از نقاش👌⁉️


💟 هوَالَّذی یُصَوِّرُکُمْ فِی‌الْأَرْحامِ کَیْفَ یَشاءُ

☝️اوست که شما را در رحم ها [یِ مادران]
به هر گونه که می خواهد تصویر می کند .
📖آل‌عمران آیه ۶ 

✅یعنی مگه من داخل صورت ظاهریم حق انتخاب داشتم پس چرا به من گیر میدید.

✅بعضی وقتا اگر به بعضی از حرفهایمان دقت بکنیم خییلی بد برامون تمام میشه مثل همین مسخره کردن یعنی اعتراض به نقاش(خدا) یعنی تو (خدا)حق نداشتی اینو اینطوری خلق بکنی(حالا میدونم شما میگویی ای بابا من اصلا چنین قصدی نداشتم منم میگم اگر حرفتو باز بکنم این معنای بد را میدهد) پس لطفا اگر 👇👇
⬅️انسان لنگ
⬅️انسان کور
⬅️انسان لکنت زبان
⬅️انسان قدکوتاه
⬅️انسان سیاه
⬅️و...
👈میبینیم بگوییم این هم نقاشی خداست فقط شکلش با من فرق میکند نه اینکه من از او بهترم و....چون👇👇

☘سوره حجرات آیه ۱۳: إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ
 گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ 

👈نه قیافه نه علم ونه...
 

  • مهدی آقابزرگی شاره
۲۱
دی

حاجی زاده سرباز و سرداری است که شجاعت خود و تمام سپاهیان اسلام را با قبول قصور در سقوط هواپیما به وسیله پدافند سپاه را به نمایش گذاشته است.

مرحبا به شما دلاوران مکتب خمینی 

  • مهدی آقابزرگی شاره
۲۷
آذر

⭕️ هشت ویژگی مؤمن

🌹عنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ: یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یَکُونَ فِیهِ ثَمَانِی خِصَالٍ وَقُوراً عِنْدَ الْهَزَاهِزِ، صَبُوراً عِنْدَ الْبَلَاءِ، شَکُوراً عِنْدَ الرَّخَاءِ، قَانِعاً بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ، لَا یَظْلِمُ الْأَعْدَاءَ وَ لَا یَتَحَامَلُ لِلْأَصْدِقَاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فِی تَعَبٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَةٍ.

🌹 امام صادق(ع) فرمود: شایسته است مؤمن هشت ویژگی داشته باشد:

1⃣ در ناملایمات روزگار، سنگین(باوقار) باشد.
2⃣ در هنگام نزول بلا بردبار باشد.
3⃣ هنگام راحتی شکرگزار باشد.
4⃣ به آنچه خداوند به او داده قانع باشد.
5⃣ به دشمنان خود ظلم نکند.
6⃣ بار خود به دوش دوستانش نیفکند.
7⃣ بدنش از او خسته باشد.
8⃣ مردم از دست او آسوده باشند.

📚 کافی، ج۲، ص۴۷

  • مهدی آقابزرگی شاره
۲۷
آذر

✨خیلی زیبا و قابل تامل

⚠️تـاوان دل ســوزاندن👇🏻

♥️•☜ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ: ﭘﻴﺮﺯﻧﻰ ﺁﻣﺪ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺭﺟﺐ ﻋﻠﻰ ﺧﻴﺎﻁ ﺗﻬﺮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪﻩ ﻫﺮﭼﻪ ﺣﻜﻴﻢ ﻭ ﺩﻭﺍ ﻛﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ ﺑﻰ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻃﺒﺄ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﻳﻚ ﻓﻜﺮﻯ بکنید.

♥️•☜ﺷﻴﺦ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻟﺤﻈﺎﺗﻰ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺴﺮﺕ ﺳﻠﺎّﺥ ﺍﺳﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﻮﺏ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ!! 
پیرزن ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﺎﻃﺮﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻛﺸﺘﻪ.
ﻭ ﭘﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ، 
ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺁﻧﻬﻢ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﻭ ﺁﻧﻬﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺁﻩ ﻛﺸﻴﺪﻩ....

♥️•☜پیرزن ﮔﻔﺖ: ﺁﺷﻴﺦ ﻳﻚ ﻛﺎﺭ ﺑﻜﻦ ﭘﺴﺮﻡ ﻧﻤﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩ. ﺁﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻛﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﻩ ﺁﻥ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ... ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﺮﺩ. 

♥️•☜ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﺭﺍ ﺳﻮﺯﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺷﺮﻑ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﺭﻧﺠﺎﻧﻰ ﻭﺑﺪﺭﺩ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻯ، 
ﻭﺍﻯ ﺑﺤﺎﻝ ﺁﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ(به ناحق) ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ، ﺟﻮﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﻴﺪ..... 

  • مهدی آقابزرگی شاره