حقیقت جو

در محور توحید گفتن و نوشتن و خواندن

حقیقت جو

در محور توحید گفتن و نوشتن و خواندن

۴ مطلب با موضوع «زبان» ثبت شده است

۰۲
اسفند

‍ ‍ 💠 چگونه حرف زدن را از قرآن بیاموزیم!
 
🔺دوازده ویژگی یک"سخن خوب" از دیدگاه قرآن کریم؛

🌸 ۱. آگاهانه باشد. "لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ" 
🌸 ۲. نرم باشد. "قَوْلاً لَّیِّناً" زبانمان تیغ نداشته باشد.
🌸 ۳. حرفی که می زنیم خودمان هم عمل کنیم. "لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ" 
🌸 ۴. منصفانه باشد."وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا" 
🌸 ۵. حرفمان مستند باشد."قَوْلًا سَدِیدًا" منطقی حرف بزنیم.
🌸 ۶. ساده حرف بزنیم."قَوْلاً مَّیْسُورًا" پیچیده حرف زدن هنر نیست. "روان حرف بزنیم"
🌸 ۷.کلام رسا باشد." قَوْلاً بَلِیغًا"
🌸 ۸.زیبا باشد."قولوللناس حسنا"
🌸 ۹.بهترین کلمات را انتخاب کنیم. "یَقُولُ الَّتی هِیَ أحْسَن" 
🌸 ۱۰.سخن هایمان روح معرفت و جوانمردی داشته باشد. "و قولوا لهم قولا معروفا"
🌸 ۱۱. همدیگر را با القاب خوب صدا بزنیم. "قولاً کریماً"
🌸 ۱۲. کمک کنیم تا درجامعه حرف های پاک باب شود. "هدوا الی الطّیب من القول  
مطالعه کنید☝🏻☝🏻☝🏻

  • مهدی آقابزرگی شاره
۱۲
خرداد

گاهی آدم  هنگام گرسنگی با یه نون مشکل رو حل می‌کنه.🥖

🌴حالا با توجه به چهار تا نون میشه جلوی خیلی از مشکلات را گرفت  و به آرامش رسید و مدیون کسی نشد۰

اینهم *چهار نون* راهگشا؛
🌴🌴🌴🌴
 * نبین 
 * نگو 
 * نشنو
  * نپرس

 🌴 اول :  نَبین                                      
۱- عیب مردم را  ،  *نبین* 
۲- مسائل جزئی در زندگیِ خانوادگی را  ،  *نبین* 
۳- کارهای خوب خودت را که برای دیگران انجام میدهی،  **نبین* 
۴- گاهی باید وانمود کنی که ندیدی  ( اصل تغافل )

🌴 دوم، :*نگو*                                   
 ۱- هرچه شنیدی، *نَگو* 
 ۲- به کسی که حرفت در او تأثیر ندارد، *نگو*   
۳- سخنی که دلی بیازارد،  *نگو* 
۴-هر سخنِ راستی را هرجا،  *نَگو* 
۵- هر خیری که در حق دیگران کردی،  *نَگو* 
۶- *راز را نَگو* ، حتی به نزدیکترین افراد

🌴سوم: *نَشنو* 
۱- هر سخنی ارزش شنیدن ندارد، *نَشنو* 
۲- وقتی دو نفر آهسته سخن می گویند. *سعی کن نَشنوی*
۳- غیبت را *نَشنو* 
۴- گاهی وانمود کن که نشنیدی. *اصل تغافل* 
(خود را به نشنیدن بزن)

🌴چهارم: *نَپرس* 
۱- آنچه را که به تو مربوط نیست، *نپرس* 
۲- آنچه که شخص از گفتنش شرم دارد، *نپرس* 
۳- آنچه باعث آزار شخص می شود،  *نپرس* 
۴- آن پرسشی که در آن فایده ای نیست، *نپرس* 
۵- آنچه که موجب اختلاف و نزاع می شود، *نپرس* 

ا

  • مهدی آقابزرگی شاره
۱۳
ارديبهشت

✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
✨معلم جایگزین ✨

در یکی از مدارس، معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد. این معلم جایگزین در یکی از کلاسها سوالی از دانش آموزی کرد که او نتوانست جواب دهد، بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن و او را مسخره می کردند. 

معلّم متوجّه شد که این دانش آموز از اعتماد بنفس پایینی برخوردار است و همواره توسّط هم کلاسی هایش مورد تمسخر قرار می گیرد.

زنگ آخر فرا رسید و وقتی  دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلّم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگه ای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچ کس در مورد این موضوع صحبت نکند. 

در روز دوم معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچّه ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد. 
هیچ کدام از دانش آموزان نتوانسته بود حفظ کند. 

تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچّه ها بود.

 بچّه ها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. 
معلّم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. 
در طول این یک ماه، معلّم جدید هر روز همین کار را تکرار می کرد و از بچّه ها می خواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبّت قرار می داد. 

کم کم نگاه همکلاسی ها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. 
دیگر کسی او را مسخره نمی کرد.

 آن دانش آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر  آن شخصی که همواره معلّم سابقش "خِنگ " می نامید، نیست. پس دانش آموز تمام تلاش خود را می کرد که همواره آن احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند. 

آن سال با معدّلی خوب قبول شد.
به کلاس های بالاتر رفت. 
در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد. 

مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر پیوند کبد جهان است.

این قصه را دکتر (ملک حسینی ) در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلّم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود، در صفحه اینستاگرامش نوشته .

انسان ها دو نوعند: نوع اوّل کلید خیر هستند. دستت را می گیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن می دهند نوع دوم انسان هایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل می کنند.

این دانش آموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسان ها بشود که به یاری خداوند در مسیر درست قرار گرفت. (و قولوا للناس حسنا ) 

  • مهدی آقابزرگی شاره
۲۳
اسفند

 

*یادمون باشه که؛
رابطه ها در دو حالت قشنگ میشن:
اول : پیدا کردن شباهت ها
دوم : احترام گذاشتن به تفاوت ها*

  • مهدی آقابزرگی شاره