حقیقت جو

در محور توحید گفتن و نوشتن و خواندن

حقیقت جو

در محور توحید گفتن و نوشتن و خواندن

۲ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

۱۹
مهر

🌹 قاعده ۹۹
✅پادشاه از وزیرش می‌پرسد : چرا همیشه خدمتکارم از من خوشحال‌تر است در حالی که او هیچ چیزی ندارد!!
و منِ پادشاه که همه چیز دارم ، حال و روزِ خوبی ندارم!!؟
وزیر گفت : سرورم شما باید قاعده ۹۹ را امتحان کنید!!
پادشاه گفت : قاعده ۹۹ چیست؟!!
وزیر گفت : ۹۹ سکه طلا در کیسه‌ای بگذار و شب آن را پشت درب‌ اتاق خدمتکار بگذار و بنویس این ۱۰۰ دینار هدیه‌ای است برای تو و سپس در را ببند و نگاه کن چه اتفاقی رخ می‌دهد!!
پادشاه نقشه را آن‌طور که وزیر به او گفته بود ، انجام داد....
خدمتکار پادشاه ، آن کیسه را برداشت و موقعی که به خانه رسید سکه‌ها را شمرد ، متوجه شد یکی کم دارد!! پیش خود فکر کرد که آن را در مسیر راه گم کرده است!! همراه با خانواده‌اش کل شب را دنبال آن یک سکه طلا گشتند ، هیچی پیدا نکردند!!
خدمتکار ناراحت شد از اینکه یک سکه را گم کرده است!!
پریشانی به سراغش آمد با آنکه آن‌ همه سکه‌های دیگر را در اختیار داشت!!
روز دوم خدمتکار پریشان حال بود چرا؟! چون شب نخوابیده بود ، وقتی که پیش پادشاه رسید چهره‌ای درهم و ناراحت حال، مثل روزهای قبل شاد و خوشحال نبود!!
پادشاه آن موقع فهمید که معنی قاعده ۹۹ چیست!!
 آری ، قاعده ۹۹ آن است که همه ما ۹۹ نعمت در اختیار داریم که خداوند به ما هدیه داده است و تنها دنبال یک نعمت هستیم که به نظر خودمان مفقود است!!
و در تمام ادوار زندگیمان دنبال آن یک نعمت گمشده می‌گردیم و خودمان را به خاطر آن ناراحت می‌کنیم و فراموش کرده‌ایم که چه نعمتهای دیگری را در اختیار داریم.
پس در هر حال شکر گزار درگاه الهى باشیم. 
و الحمد لله على کلً حال
🌺🌺🌺

  • مهدی آقابزرگی شاره
۰۵
مهر

تو همان روزهایی هستی که سپری می کنی

امام حسین (علیه السلام) فرمودند:

یَا ابنَ آدَمَ! اِنَّما اَنتَ اَیّامٌ، کُلَّما مَضی یَومٌ ذَهَبَ بَعضُک؛
ای فرزند آدم! تو همان روزهایی هستی که سپری می کنی. هر روزی که می گذرد، بخشی از وجود تو از دست می رود.
ارشادالقلوب، ج ۱، ص ۴۰
شرح حدیث:

از سفارشهای مهم فرزانگان و حکیمان، استفاده از فرصت و غنیمت شمردن عمر و توجه دادن به گذشت سریع زمان است.
«سرمایه عمر» بسیار ارزشمند است.
برخی این درّ گرانمایه و گوهر کمیاب را به راحتی از دست می دهند و در آینده، حسرت می خورند و احساس ندامت می کنند که چرا قدر عمر را ندانستند و آن را بیهوده تلف کردند.
امام حسین(علیه السلام) در این حدیث، حقیقت آدمی را همان روزها و فرصتهایی می شمارد که به نام «عُمر» در اختیار دارد و هر روز که می گذرد، بخشی از وجود انسان از دست می رود و همچون شمعی است که به تدریج می سوزد و آب می شود، تا به آخرین شعله برسد و خاموش گردد.
بسیارند کسانی که در آخر عمر، با حسرت و پشیمانی می گویند:
«عمر بگذشت به بی حاصلی و مسخرگی
چه توانی که ز کف دادم مفت؟!
من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت
قدرت عهد شباب،
می توانست مرا تا به خدا پیش برد
لیک، بیهوده تلف گشت جوانی، هیهات...».(اسلام و آبی تازه اش باید، نسرین صاحب.)
پند آن حضرت این است که عمر را یک سرمایه بدانیم و گذشت آن را جدی بگیریم و بکوشیم از لحظه لحظه ی آن بهره ببریم.
سعادت اخروی ما، در گرو استفاده درست از عمر دنیوی ماست.
وقتی فرصت از دست رفت، به هیچ قیمتی این آب رفته، به جوی برنمی گردد.
از گنج و گهر عمر، بیشتر مراقبت کنیم.

  • مهدی آقابزرگی شاره